از حرف های دنیا
چهارشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۶ ب.ظ
امروز دنیایم بار دیگر تکانم داد.... تکانم داد و من فهمیدم که....آری... زیادی به اطرافم توجه کرده ام و خودم را به کنگره های قدیمی دنیا محکم نگرفته ام... این توجهات بی مورد و مسموم... همچون زهر در تمام لایه های ذهن و دلت رسوخ می کند و به چشم هایت عینکی اشتباهی می زند.... و تو تمام مدت آرام و بدون درد به نفس کشیدنت ادامه می دهی.... غافل از اینکه زمانی که بخواهی به ایستی می بینی که دیگر هیچ انرژی و تاب و توانی نداری.... پس کجاست آن قدرت افسانه ای!!!
۹۴/۰۴/۲۴